قول داده بود بعد از جراحي و وقتي زبان چيني را برسانم به فلان مرحله جايزه داشته باشم. جواب پاتولوژي ديروز رسيد، همه چيز مرتب است. زبان را هم رسانده ام به آن فلان مرحله ي مقدماتي. گفتم ديزني لند ميخواهم، در روز معمولي. قرار شد بعد اندوسكوپي معده برنامه اش را بريزيم. معده ام نامهربان شده. دو بار از درد كشاندتم تا بيمارستان. تمام روز ناراحت است و فقط با آش و سوپ خوب كنار مي آيد. سرگيجه ها تمام شده اند. بايد به باشگاه برگردم، به كتاب ها هم، به كتاب ها هم.